یکتایکتا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

دخترم تک ستاره زندگیم

خاطره هاي اين چند روز اخير يكتا جون

1390/11/22 1:08
نویسنده : مامان معصومه
378 بازدید
اشتراک گذاری

دختر مامان از سه روز پيش ياد گرفته بگه لالا،البته با اين تفاوت كه علاوه بر ياد گرفتن اين كلمه معني اونو هم ميدونه چون ديگه هر موقع خوابش بياد مياد روي پام ميخوابه و ميگه مامان لالا.

 

حدود يه ساعت پيش در يه لحظه كه به كاري مشغول بودم و يكتا داشت با يكي از وسايلش بازي ميكرد ،از زبون عمه اش فهميدم كه دستش بريده و خون مياد.سريع سراغش رفتم و دستمال گذاشتم روش كه كمي از خونش بند بياد ،بعد چسب زخم اوردم كه دست يكتا رو چسب بزنم ولي يكتا ميترسيد و نميذاشت ولي هرطوري بود چسب رو دور دستش پيچوندم،بعد از حدود سه دقيقه ديدم يه چيزي داخل دهنشه بعد ديدم چسبو از دستش دراورده .

 

 

دختر گل مامان چند روزيه ياد گرفته بگه بالا و چون خونواده مادر شوهرم در طبقه بالاي ما زندگي ميكنن،چند روز پيش كه يكتا حوصلش خيلي سر رفته بود دستمو گرفته بود و ميگفت د يعني دستتو بده كارت دارم بعد كه دستشو گرفتم كه ببينم چيكارم داره ديدم با انگشت اشارش اشاره به بالا ميكه و ميگه مامان بالا يعني بيا بريم بالا.

قربون صداي قشنگت ببرم نفس مامان.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)